بهائی چه خبر؟

« بر سر رو بهکان شیر نری می آید »

بهائی چه خبر؟

« بر سر رو بهکان شیر نری می آید »

اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم
بهائی چه خبر؟

به بابیان و بهائیان و جوانان ایران و نسل جدیدی که از تاریخ پیدایش بهائیگری اطلاع دقیقی ندارند تقدیم میشود.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله موقع شهادت فرمودند: «... انا خاتم النبیین و اکرم النبیین علی الله عزو جل ...» من خاتم پیامبران و گرامی ترین آنان نزد خدا هستم. خاتمیت .

واقعه بدشت

شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۳۶ ق.ظ

اشراق خاوری، ماجرای بدشت را اینطور نقل میکنددر نزدیکی شاهرود منطقه بدشت معلوم و مشهور است حسینعلی نوری، جمعی از اصحاب را که بالغ بر 81 نفر بودند مهمان کرده و آن انجمن برای دو منظور تشکیل شده بود.

1- یکی اینکه برای رهایی « علیمحمد باب» از حبس ماکو مشورت کنند 2-   استقلال شرع - بیان  علیمحمد و نسخ شریعت اسلام ابلاغ شود. 

                                   




تمام جمعیت در دوره‏ ء توقفشان، در بدشت مهمان بهاء الله بودند هر یک از اصحاب بدشت به اسم تازه‏ ای موسوم شدند از جمله  - حسینعلی  نوری- به اسم «بهاء الله»و قرة العین به" طاهره "و محمد علی بارفروشی به "قدوس" ملقب شدند.  در ایام اجتماع یاران در بدشت هر روز یکی از تقالید قدیمه القاء می‏شد.

یاران نمی‏دانستند این تعبیرات از طرف کیست؟... معدودی هم در آن ایام به مقام بهاء الله عارف بودند و می‏دانستند که او ریشه جمیع این تعبیرات است. ناگهان  طاهره - قرةالعین - بدون حجاب با آرایش و زینت به مجلس وارد شد حاضرین وحشت کردن ازجابلندشدندزیرا انتظاراین کاررانداشتند... عبدالخالق اصفهانی دستمالی را در مقابل صورت گرفت و از مقابل طاهره فرار کرد و چند نفر دیگر هم  از او دوری کرده و به عقیده سابق خود برگشتند...»

اینکار  به قدری زشت بود که فاضل مازندرانی می‏گوید: 

«ملاحسین بشرویه‏ ای از نخستین پیروان باب که حلقه اخلاص حضرت قدوس در گوش داشت در بدشت نبود، همین که این واقعیت راشنید گفت: اگر من در بدشت بودمهمه انهاراباشمشیرمیکشتم .

محمد علی بارفروش   وقتی دید حضور قرةالعین بدون حجاب و با آرایش و زینت در جمع مردم موجب اختلاف می‏شود لذا عبای خود را بر سر او گذاشت و او را از صحنه بیرون برد.

بعد از واقعه بدشت محمد علی بار فروش به اتفاق قرة العین به سمت مازندران حرکت می‏کنند. از مهمترین وقایع این دوره رویداد «قلعه شیخ طبرسی» در مازندران بود، که به رهبری ملا محمد علی بارفروش به وجود آمد.

در این آشوب، آنان قلعه شیخ طبرسی را پایگاه خود قرار دادند و اطراف آن را خندق کندند و خود را برای جنگ با قوای دولتی آماده ساختند. از سوی دیگر بر مردم  که در اطراف قلعه زندگی می‏کردند به جرم «ارتداد» هجوم آورده و به قتل و غارت ایشان پرداختند. به گونه‏ ای که یکی از بابیان می‏نویسد:

«جمعی رفتند و روستا را گرفتند و 130 نفر را به قتل رساندند، بقیه هم فرار کردند. روستارا خراب نمودند و اموالشان رابه قلعه بردند.»

در این زمان، سعید العلماء مازندرانی در بابل حکم به ارتداد و تکفیر این گروه داد و مردم علیه آنان قیام نمودند و با کمک قوای دولتی بر آنان پیروز شدند و با کشته شدن ملا محمد علی بار فروش در جمادی الثانی 1265 ق فتنه بابیان در مازندران ازبین رفت .(1)





 (1)پژوهشی دربهائیت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی