بهائی چه خبر؟

« بر سر رو بهکان شیر نری می آید »

بهائی چه خبر؟

« بر سر رو بهکان شیر نری می آید »

اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم
بهائی چه خبر؟

به بابیان و بهائیان و جوانان ایران و نسل جدیدی که از تاریخ پیدایش بهائیگری اطلاع دقیقی ندارند تقدیم میشود.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله موقع شهادت فرمودند: «... انا خاتم النبیین و اکرم النبیین علی الله عزو جل ...» من خاتم پیامبران و گرامی ترین آنان نزد خدا هستم. خاتمیت .

معجزه حسینعلی بهاء الله

پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۲۷ ق.ظ

بهاءالله نه تنها در علوم طبیعی، اعجاز! نموده بلکه در علم تاریخ نیز گوی سبقت را از همگان ربوده و سخنانی بس غریب، سروده است. به عنوان نمونه، وی از فیلسوف نامدار یونانی یعنی فیثاغورث، به عنوان هم عصر و شاگرد حضرت سلیمان (علیه السلام) یاد می‏کند.....

                      ازکرامات شیخ ماچه عجب              دست خود رابازکرد وگفت یک وجب


                      

                                                   

با آن که سلیمان علیه ‏السلام قریب چهارصد سال پیش از فیثاغورث زندگی می‏کرده است چنان که محققان تاریخ بر این امر اتفاق دارند. با این همه میرزا حسینعلی نوری بهاء می‏نویسد: و فیثاغورث فی زمن سلیمان بن داوود و أخذ الحکمة من معدن النبوة [1] ...

یعنی: «فیثاغورث در زمان سلیمان بن داوود بوده و حکمت را از معدن نبوت گرفته استاین اشتباه روشن تاریخی که از «مظهر خدا» سر زده، مبلغان بهائی را به دست و پا افکنده است و کوشیده ‏اند تا تأویلی پیش آورند و پاسخی برای آن بسازند شاید راه نقد و اعتراض را به روی مخالفان ببندند. به ویژه که میرزا حسینعلی ادعای «عصمت مطلقه» نموده و  گفته است: لیس لمطلع الأمر شریک فی العصمة الکبری [2] . از میان ایشان، میرزا اسدالله مازندرانی، میدان دار این دفاعیه شده و چنین می‏نویسد: «درباره ‏ی عدم انطباق این بیان با تاریخ مذکور حیات فیثاغورث که معتمد علیه محققین عصر می‏باشد توان گفت که مانند بسیاری از آثار مقدسه‏ ی دیگر از قدیم و جدید صرفا محض تأیید مقصود و توجه به جوهر مندرجات - بدون تضمین امر دیگر آن - نقل منقولاتی که در دسترس مردم بود، فرمودند» [3] . واضح است که این گونه تأویل‏ها، مردم هشیار را راضی نمی‏کند زیرا غرض اصلی بهاءالله از سخن مذکور این بوده که فلاسفه‏ی قدیم، تحت تأثیر انبیاء قرار داشتند و از ایشان اخذ علوم و حکمت می‏کردند و البته در اثبات این امر، لازم می‏آید که به شاهد صادق و دلیل استواری توسل جوید نه آن که سخن عوام الناس و خطای تاریخی ایشان را ملاک و مأخذ قرار دهد و به نام وحی رحمانی و کلمات آسمانی، افسانه سرایی کند. با این روش، اولا: اصل ادعا (یعنی اقتباس حکما از انبیا) به اثبات نمی‏رسد. و ثانیا: به دیگر سخنان مدعی وحی، چطور می‏توان اعتماد نمود؟! ـ


1.اسرارالاثار(ر ق) صفحه 460

2- اسرارالاثار(ر ق) صفحه 460

3.اقدس صفحه 15



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی